هاتائو یاماموتو یک اسیر جنگی ژاپنی بود که در یک گولاگ سیبری پس از جنگ جهانی دوم بازداشت شد. او معتقد بود که می‌تواند به همسر و فرزندانش در ژاپن بپیوندد و برای زنده نگه داشتن امید برای اسرای جنگی خود مبارزه کرد و ...

فیلم داستان "گوئه" یک قمار بازه که همسرش "یوشیکو" و خانواده اش او را رها کرده اند. با این وجود، یک چیزی هست که گوئه همیشه از صمیم قلب بهش علاقه داشته، فیلم ها هستن. او و تراشین که صاحب یک سینمای رپرتوریه ، دوستان قدیمی دوران کار در یک استودیو فیلم هستند و ...

داستان این فیلم درباره‌ی یک دانشجوی دانشگاهی است که رویاها و آرزوهای معمولی دارد. به همین منظور او فکر میکند این یک رویای محض است و بنابراین خود را می کشد. رسانه ها برای فروش بیشتر نشریات خود به دنبال هرگونه پاسخی برای این موضوع هستند تا اینکه روانشناسی تحقیقات خود را درباره این موضوع شروع می کند و ...

گروهی از باهوش ترین بچه های بی سرپرست یک پرورشگاه به ظاهر بی نقص، متوجه راز وحشتناک آنجا می شوند و تلاش می کنند با نقشه ای خطرناک و سخت، هر طور که شده از آنجا فرار کنند ولی ...

دو روانشناس برای حل یک رشته از قتل های سریالی با هم همکاری می کنند و در کنار این تحقیقات، آنها ارتباط عاشقانه ای برقرار می کنند و ....

هنگامی که یک سری موارد مشکوک به مرگ اتفاق می افتد و همه قربانیان دارای بیماری لاعلاج بودند. کارآگاه اینوکای هایاتو و کارآگاه تاکاچیهو آسوکا در این مورد تحقیق می کنند. آنها با تحقیقات خود متوجه شخصی معروف به نام "دکتر مرگ" می شوند. او با درخواست بیماران مرگ راحتی را برای آنها رقم میزند و ....

"هارومی هاگیوارا" پس از تصادف به بیمارستان منتقل می شود. او به پرستارش "ریکو" علاقه مند شده و آن دو تصمیم می گیرند کنار هم زندگی کنند. اما او پس از دیدن رفتار عجیب "ریکو"، شاهد سلسله اتفاقات عجیبی می شود و...

کاکه بعد از پذیرش در قبیله هارافوری ناگهان خودش را در جنگی سرنوشت ساز برای نجات بشریت از دست کرمها و جادوگران می بیند و حالا باید با پادشاه میمونها در یک جبهه بجنگد و ...

داستان درباره یک دانش آموز دبیرستانی هست که به طور اتفاقی دفتر خاطرات یکی از همکلاسی هایش به نام ساکورا را پیدا میکند و متوجه میشود که او از بیماری پانکراس رنج می برد و…

برای حل یک پرونده کارآگاه و همکارش به ایستگاه سوسوكينو در منطقه گردشگری ساپورو در هوکایدو می رود اما......

«سن بوسول» برای گریختن از حکم زندان، به توکیو می رود تا با پدر ارتشی‌اش زندگی کند و در آنجا وارد دنیای زیرزمینی مسابقات «دریفت» می شود.